یه دانشجوی لوزر دختر که از منطقه ای پرت و دورافتاده به شهر رفته و به خاطر خامی و بی تجربگی و جوگرفتگی، اسیر الکل شده و در پیدا کردن پارتنر هم ناکام مونده و طبیعتا از تشکیل خانوده سالم هم محروم شده. شغل مشخصی هم نداره.
حالا کارگردان زن فیلم تلاش می کنه لوزر بودن و اشتباهات زیاد و سرگردانی شخصیت زن رو با برجسته کردن کتکی که خورده بپوشونه و احتمالا تلاش کرده زن رو مظلوم فرض کنه!
طبق روال این نوع فیلم ها که زنها می سازن، زن فیلم گناهکار نیست؛ گناه گردن پدر دختر هست که دوقطبیه و پارتنری که درکش نمی کنه و اونو ترک می کنه و جامعه ای که نمی تونه این زن رو بپذیره. اما سوال اینه چرا فقط ایشون به این مشکل دچار شده و چرا جامعه و مردم و پارتنر باید همیشه این مدل زن ها رو درک کنن و اصلا انگار نه انگار که زن هم مقصره و به اون پارتنر آسیب زده، فقط دیگران مقصر جلوه داده بشن؟ آیا کسی طناب انداخته دور گردن دختر و اونو الکلی کرده؟ این فیلم تصویری تمام عیار از زنان امروز جهان هست و قطعا دختران دانشجوی ندید بدید زیادی دیدید که به هوای شوهر پولدار و عشق وحال و مشهور شدن و توهم زندگی مستقل، به شهر دیگه میرن و نهایتا یا معتاد میشن یا به درآمد ساعتی رو میارن و یا خودکشی می کنند.

کارگردان زن نه هیچ اشاره ای به پذیرش دختر در خانواده کرده و نه اشاره ای به جامعه اسکاتلند که مراکزی برای درمان اینها تجهیز کرده تا یه شب زیر پل، یخ نزنن و نمیرن.